تحلیل و تفسیر فقر در ایران
در تحلیل پدیده فقر یکی از پرسشهای اساسی این است که چگونه میتوان افراد
فقیر را از غیر فقیر بازشناخت؟ برای تعیین فقیر از غیر فقیر ابتدا باید
آستانهای از امکانات خود را تعریف کرد. این آستانه امکانات همان خط فقر
است.
خط فقر را میتوان براساس واحد پولی و حداقل مخارج برای حداقل معاش تعریف
نمود. اما حداقل معاش نیز خود کاملا روشن نیست. همین ابهام موجب شده است که
تعاریف مختلفی از فقر و خط فقر ارائه گردد. معمولا در بحث اندازه گیری خط
فقر دو روش بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد، روش خط فقر مطلق و روش خط فقر
نسبی. در روش خط فقر نسبی ٥٠ یا ٦٦ درصد درآمد (هزینه) خانوار میانه یا
٥٠ یا ٦٦ درصد میانگیندرآمد یا مصرف کشور را معیار خط فقر نسبی قرار
میدهند.
این روش دو اشکال اساسی دارد، اولا اینکه بیشتر ناظر بر توزیع درآمد است تا
فقر به مفهوم نداری، ثانیا این روش در هر زمان و در هر سطح تولید و درآمد
سرانه، عدهای را زیر خط فقر تعیین میکند. علاوه بر این در خط فقر نسبی
چون بیشتر به توزیع درآمد میپردازد این امکان وجود دارد که در مواردی که
رشد درآمد سرانه پایین یا منفی است، اما توزیع درآمد متعادل است ( به
عبارتی فقر به صورت متعادل توزیع شده است) افراد کمتری زیر خط فقر قرار
گیرند، عکس این حالت نیز صادق است.
در روش خط فقر مطلق احتیاجات اولیه زندگی شناسایی و براساس آن مقدار پولی
دسترسی به آن احتیاجات برآورده شده و خط فقر به دست میآید. ولی چون
شناسایی احتیاجات اولیه بسیار مشکل بوده و از طرفی دیگر برای جوامع و
فرهنگهای مختلف،متغیر میباشد از روش خط فقر کالری بعنوان جایگزین مناسب
برای آن استفاده میکنند.
همچنین با توجه به اینکه بخشهای بزرگی از جمعیت کشورهای در حال توسعه (مثل
ایران) در شرایط حداقل یا حتی پایینتر از معیشت زندگی میکنند، استفاده
از روش خط فقر مطلق به جای خط فقر نسبی مناسبتر میباشد. بنابر دلایل یاد
شده در بالا فعلا بهترین روش تعیین فقرا و خط فقر که میتواند منجر به
نتایج روشن و راهبردهای مشخصی جهت فقرزدایی شود،خط فقر مطلق به روش کالری
میباشد.
سطح فقر را میتوان بر حسب سرانه و یا خانوار بیان کرد. اما در بیشتر
مطالعات انجام شده در این زمینه از خانوار بعنوان واحد تحلیل استفاده شده
است. علت این کار آن است که اطلاعات مورد استفاده معمولا براساس واحد
خانوار جمع آوری میشود و تعیین میزان درآمد و هزینه بعضی از اعضا خانوار
(کودکان، زنان خانهدار یا سالخوردگان) اگر هم ممکن باشد آسان نیست. برخی
از اعضا خانوار ممکن است درآمد نقدی نداشته باشند ولی از منابع مالی دیگری
بهره ببرند.
استفاده از واحد خانوار این مزیت اضافی را دارد که به این وسیله میتوان آن
قسمت از هزینه را که برای اعضای خانوار جنبه کالای عمومی دارد را به حساب
آورد.